به گزارش خبرآنلاین، «هیچچیز دوبار اتفاق نمیافتد» عنوان مجموعهای از شعرهای «ویسواوا شیمبورسکا» شاعر لهستانی است که بهزودی با ترجمه «ملیحه بهارلو» در مجموعه «جهان شعر» نشرچشمه منتشر میشود.
«شیمبورسکای» لهستانی در سال 1996 علیرغم منتشر کردن تنها 200 شعر، جایزه نوبل را دریافت کرد و توسط آکادمی نوبل ستایش شد. او پنجمین نویسنده لهستانی بود که موفق به دریافت جایزه نوبل شد. هیات نوبل از او به عنوان «موتزارت عرصه شعر» یاد کردند، به این دلیل که سرودن شعر را از چهار سالگی آغاز کرده بود.
آنطور که سایت ناشر گزارش داده، «شیمبورسکا» سال 1999 بهعنوان یکی از ده شاعر محبوب دنیا که هنوز زنده بود انتخاب شد، او علیرغم محبوبیتش همیشه از بودن در انظار عمومی دوری میکرد، سال 2000 در گفتوگویی با روزنامهی «گاردین» گفت:« هیاهو و سروصدای زیادی در مورد من وجود دارد. هر کسی به تنهایی احتیاج دارد، بهخصوص کسی که نیاز دارد در مورد آنچه تجربه میکند، فکر کند. تنهایی در کار من بهعنوان یک شیوهی الهامگرفتن، خیلی مهم است. البته منظورم انزوا نیست، من دربارهی انزوا شعر نمینویسم.»
او در این مصاحبه از تمایل رسانهها برای گفتوگو با خود ابراز شگفتی کرده و گفته است: «اصلا نمیفهمم چرا مردم مایلند با من مصاحبه کنند. در چند سال گذشته، بیشتر از هر فعلی، از فعل «نمیدانم» استفاده کردهام. به سنی رسیدهام که باید از نظر آگاهی آدم جاافتادهای باشم. اما واقعیت این است که هیچ چیز نمیدانم. به نظر من بیشتر خرابکاریها و افتضاحات بشری را آدمهایی به بار آوردهاند که فکر کردهاند، چیزی میدانند.»
ویسواوا شیمبورسکا، روز اول فوریه در اثر سرطان ريه در شهر کراکو درگذشت.
بخشی از شعر بلند «شکنجه»
چیزی تغییر نکرده است،
بدن جایگاه درد است،
مجبور است بخورد، نفس بکشد و بخوابد،
پوست نازکی دارد، و درست زیر آن، خون در جریان است،
تعداد نسبتاً خوبی دندان و ناخن دارد،
استخوانهایش میتوانند بشکنند، مفصلهایش می تواننده کشیده شوند؛
در شکنجه همه این چیزها را در نظر میگیرند.
چیزی تغییر نکرده است.
بدن هنوز میلرزد، همانطور که قبلاً هم میلرزید،
قبل از این که روم بهوجود بیاید و بعد از آن،
در قرن بیستم،
قبل و بعد از مسیح.
شکنجه همان است که بود، فقط زمین کوچکتر شده است.
«ملیحه بهارلو» در این مجموعه سیوپنج شعر از «شیمبورسکا» را ترجمه کرده است.
6060
نظر شما